طبخ ماکارونی به شیوه ی نوین توسط یکی از دوستان در هفته اول مهر در خوابگاه نواب.کی گفته من گفتم مدیر وبلاگ خودمونه؟؟؟؟(ظرفی که می بینید دیک نیست ماهی تابه می باشد)
گرفت از من حواس درس آن موش بدم در عقل شهره مثل خرگوش
چه پوشش های خوش نقش ونگاری چه جلف است آن بلوزشلوار کوتاه پوش
چه سرخابی به لب برگونه اش هست چه چشمانی چه گوشواری بر گوش
چه میجنبد چه میجنبد چه ناجور سرو گوشش سرو گوشش سرو گوش
به مثل یک حمار جفتک زدم من همینکه چشم من افتاد بر روش
اگر سوراخ گردد تخت کفشم به دنبالش روم کفش آهنین پوش
همانند یک اردک راه میرفت همینکه فکرشم غم هست فراموش
سه چارروزی ازآن موضوع بگذشت که اسم یک پسر افتاد بر روش
اگر از کم خوابی اشکم درآید بریزم قطره ی دارویی بر توش
چه اافکاری که درمغزم تنیدم گرفتم،رقصیدم با او هم آغوش
به فکر ازدواج با او بودم تمام برق فکرم گشت خاموش
نصیحت میکن ممّد به دوستان نکن حرفهای آن جادوگران گوش
به یاد زوجه اصلا تو نیفتا به حرف حضرت سعدی بکن گوش
اگرچه قافیه اش هیچ جور نمیشه ولیکن جمله ای هستش طلاپوش
چو نقص آید این یک سخن زان دوتن که بودند سرگشته ازدست زن
یکی گفت کًس زن را بد مباد دگر گفت زن در جهان خود مبادا!
شاعر:ممّد رجبلو هم اتاقیم
بچه ها سلام لطفا انتقادها و فحش های خودتان را در قسمت نظرات بیان کنید!
مردم اغلب غیر منطقی،خود محور و متعصب هستند
در هر حال انها رو ببخش!
اگر مهربان باشی مردم تو را متهم میکنند که پشت این مهربانی ها
هدف های خود خواهانه ای پنهان شده است
در هر حال مهربان باش!
اگر موفق شوی دوستان دروغین و دشمنان واقعی بدست خواهی اور
در هر حال موفق شو!
اگر صادق و صریح باشی ممکن است تو را فریب دهند
در هر حال صادق و صریح باش!
چیزی را که برای ساختنش سالها تلاش کرده ای می توانند در یک شب نابود کنند
در هر حال تو بساز!
اگر ارامش و خوشبختی را بیابی مورد حسد واقع میشوی
در هر حال به دنبال خوشبختی باش!
کار خوب امروز تو را اغلب فردا فراموش میکنند
در هر حال تو کار خوبت را انجام بده!
بهترین هایت را به دنیا بده و این ممکن است هرگز کافی نباشد
در هر حال تو بهترین هایت را به دنیا بده!
میدونی.................
در اخر هرچی بوده بین تو و خداست
در هر حال هیچ کدام بین تو وآنها نبوده!!!
این مکان سال 1890 به نام پارک ملی شناخته و معرفی شد. اینجا مشهورترین مکان زمین از لحاظ زمین شناسی، چشمههای آب گرم و آبشارها محسوب میشود و آبشار «آتشی» منطقه ال زیباترین چشم انداز این منطقه است.
چشم انداز فوق العاده این آبشار به خاطر بازتاب نور خورشید که از زاویه خاصی به آن میتابد ایجاد میشود. این منظره نادر را تنها میتوان در دوره 2 هفته ای در اواخر فوریه مشاهده کرد. برای گرفتن چنین صحنه فوق العاده ای عکاس اغلب باید متحمل سالها صبر و رنج شود. دلیل این انتظار نیز این است که پیدایش این صحنه بستگی به برخی عوامل طبیعی دارد که در همان زمان باید به وقوع بپیوندد، پس شانس هم باید با عکاس یار باشد!
اولین عامل مربوط به شکل گیری آبشار است. این آب از آب شدن برف و یخی که از بالای کوه میآید تامین میشود. این یخها بین ماههای دسامبر و ژانویه تا آخر فوریه آب میشوند تا موقعی در اواخر فوریه که هیچ برفی برای آب شدن باقی نمیماند.
عامل دوم مربوط به زاویه خاصی است که خورشید باید با آن درجه بر آبها بتابد تا چنین منظره ای پدیدار شود. موقعیت خورشید باید دقیقا در یک نقطه خاص در آسمان باشد. این اتفاق نیز فقط در ماه فوریه و چند دقیقه کوتاه در هنگام تاریکی شب روی میدهد. پس اگر روزی که آسمان ابری است به آنجا بروید یا اگر عاملی مزاحم جلوی خورشید را بگیرد مجبور خواهید شد از چهره ناراحت خودتان روبروی آبشار عکس بیندازید! بد نیست این حقیقت را نیز بدانید که آب و هوای پارک ملی اغلب اوقات غیر قابل پیش بینی است. اینها را گفتم تا شرایط سختی که عکاس برای گرفتن این عکسها متحمل شده رادرک کنید!!
http://www.fal.maghsad.com
به شیطان گفتم لعنت بر شیطان .! لبخند زد . پرسیدم : « چرامی خندی » . پاسخ داد : « از حماقت تو خنده ام می گیرد» پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟» گفت: «مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام» با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!» جواب داد »: نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.» پرسیدم: «پس تو چه کاره ای؟» پاسخ داد:
«هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز»
استادى از شاگردانش پرسید:چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می زنیم؟چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می کنند و سر هم داد می کشند؟شاگردان فکرى کردند و یکى از آن ها گفت:چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می دهیماستاد پرسید: این که آرامشمان را از دست می دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می زنیم؟آیا نمی توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می زنیم؟شاگردان هر کدام جواب هایى دادند امّا پاسخ هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد.سرانجام او چنین توضیح داد:هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب هایشان از یکدیگر فاصله می گیرد.آن ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن ها باید صدایشان را بلندتر کنند.سپس استاد پرسید:هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می افتد؟آن ها سر هم داد نمی زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می کنند. چرا؟چون قلب هایشان خیلى به هم نزدیک است.فاصله قلب هاشان بسیار کم است.استاد ادامه داد:هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می افتد؟ آن ها حتى حرف معمولى هم با هم نمی زنند و فقط در گوش هم نجوا می کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می شود.سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی نیاز می شوند و فقط به یکدیگر نگاه می کنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله اى بین قلب هاى آن ها باقى نمانده باشد.
سلام :
بعضی از دوستان وقتی تو کلاس یا جایی دیگه با هم برخورد می کنیم نظرات جالب و تحلیل های کارشناسانه ای در رابطه با پست ها ابراز می کنن اما وقتی به وبلاگ و قسمت نظرات سر می زنیم میبینیم جز اندک معدودی ۲ الی ۳ تا از دوستان که اکثرا از پسر ها هستن نظری ندادن. نمی دونم چرا این دوستان نظرشون رو در قسمت نظرات بیان نمی کنن تا همه از این نظرات استفاده کنن شاید اونها هم جوابی برای اظهاراتشون داشته باشن. شاید این دوستان می ترسن نظر بدن شاید هم... این نظر ها نه از گوینده نظر چیزی کم می کنه نه به نویسنده پست چیزی اضافه می کنه بلکه فقط باعث رونق وبلاگ ودوستی بیشتر بچه ها و بحث وتبادل نظرات میشه. یکی از دوستان می گفت توی سایت دانشکده که نشسته بود نصف پسرا و دخترای حاضر وبلاگ رو باز کرده بودن اما جز معدودی که اونم اکثرا از پسرا بودن نظر نداده بودن (همون ۲-۳ نفر ثابت)
من نمی گم گذاشتن پست بده(سرعت به روز کردن سایت ماکروسافت از این وبلاگ کمتره) اما اگر نظر هم داده بشه نه تنها بد نیست بلکه به کسی هم بر نمی خوره.
به قول اقا مصطفی سبز باشید
1- به تماشای غروب آفتاب بنشینید.
2- بیشتر بخندید.
3- کمتر گله کنید.
4- با تلفن کردن به یک دوست قدیمی، او را غافلگیر کنید.
5- دعا کنید.
۶- در داخل آسانسور با آدمها صحبت کنید.
۷- لذت عطسه کردن را حس کنید.
۸- زیر دوش آواز بخوانید.
۹- با بقیه فرق داشته باشید.
۱۰- کفشهایتان را عوضی پایتان کنید و به خودتان بخندید.
۱۱- به دنیای بالای سرتان خیره شوید.
۱۲- با حیوانات بازی کنید.
۱۳- کارهای برنامهریزی نشده انجام دهید. برای انجام آن در همین آخر هفته برنامهریزی کنید!
۱۴- از تناقضات لذت ببرید.
۱۵- دستان خود را در آسمان تکان دهید.
۱۶- از درخت بالا بروید.
۱۷- در حال رفتن به کلاس، یکبار دور خودتان بچرخید.
۱۸- به دیگران بگوئید که خوشگل شدهاند.
۱۹- هر وقت که امکانش وجود داشت پابرهنه راه بروید.
۲۰- کنار دریا مجسمه آدم یا خانه ماسهای بسازید.
۲۱- بدون آن که مقصد خاصی داشته باشید پیاده روی کنید.
۲۲- وقتی تمام امتحاناتتان تمام شد، برای خودتان یک بستنی بخرید و با لذت بخورید.
۲۳- جلوی آینه شکلک در بیاورید و خودتان را سرگرم کنید.
۲۴- فقط نشنوید، سعی کنید گوش کنید.
۲۵- رنگهای اصلی را بشناسید و از آنها لذت ببرید.
۲۶- وقتی از خواب بیدار میشوید، زنده بودنتان را حس کنید.
۲۷- زیر باران راه بروید.
۲۸- تا جایی که میتوانید بالا بپرید.
۲۹- کمتر حرف بزنید و بیشتر بگوئید.
۳۰- قبل از آن که مجبور به رژیم گرفتن بشوید، حرکات ورزشی انجام دهید.
۳۱- بازی شطرنج را یاد بگیرید.
۳۲- کنار رودخانه یا دریا بنشینید و در سکوت به صدای آب گوش کنید.
۳۳- هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهید.