با عرض سلام به دوستان عزیز
از اونجایی که انتخاب واحد در تاریخ۲۱/۶/۹۰ شروع میشه و بیشتر بچه ها دوست دارن با کسایی که میشناسن سر یک کلاس بشینن تا راحت تر باشن این جدول رو براتون گذاشتم تا هر کس انتخاب واحد خودش رو(حالا با اسم خودش یا بدون اون)بذاره تا بقیه هم ببینن و با هم انتخاب واحدهاشون رو هماهنگ کنن!!!
جدول هم که شماره گذاری شده!فقط کافیه شماره ی مورد نظرتون رو جلوی درس انتخابیتون بنویسید تا دیگران از ساعت و روز تشکیل کلاس مطلع بشن!!!
سبز باشید
همهی ما میخواهیم در زندگی شخصی و حرفهای خود روی اشخاص تأثیر بگذاریم. انگیزه ما میتواند پیروزی در یک حرفهی جدید، حفظ مشتریان، حفظ دوستی، تغییر رفتارها و یا بهبود روابط خانوادگی و زناشویی باشد.
اما چگونه این کار را میکنیم؟ چگونه میتوانیم به شکلی قدرتمند و با رعایت اصول اخلاق بر زندگی دیگران تأثیر بگذاریم و به آنها نفوذ کنیم؟ به اعتقاد من به سه طریق میتوان بر دیگران نفوذ کرد:
1) الگو و سرمشق شدن.
2) علاقه نشان دادن.
3) آموزش دادن و ناصح شدن.
سوال : شما کیستید و چگونه رفتار میکنید؟
1/ از منفیگویی و نامهربانی به ویژه به هنگام خستگی و عصبانیت دوری کنید. در این شرایط انتقاد نکردن و نامهربان نبودن نشانهی احاطه و تسلط شما بر خویشتن است. شجاعت کیفیتی است که در آزمونهای دشوار خود را نشان میدهد. اگر الگویی برای خویشتنداری نداشته باشیم به احتمال زیاد ناراحتیمان را سر دیگران خالی میکنیم. به احتمال زیاد برای غلبه بر دشواریها، به الگو و سرمشق نیاز داریم.
2/ با دیگران صبور باشید.حرفهایی میزنیم که منظوری نداریم، سخنانی دور از واقعیت میگوییم. عبوس و ترش رو میشویم و به جای استفاده از کلام از روی احساس و نگرشهای خود حرف میزنیم.در حقیقت...
شکیبایی نشان دادن، ایمان، امید، درایت و عشق در عمل است.
3/واکنش خود را انتخاب کنید. چرا که تنها معدودی از ما به قدر دانش خود کاری صورت میدهیم؟ علتش این است که از ارتباط میان آنچه میدانیم و آنچه انجام میدهیم غفلت میکنیم. ما واکنشهایمان را انتخاب نمیکنیم. انتخاب کردن مستلزم آن است که ابتدا علم و اطلاعاتی به دست آوریم و بعد درباره کنشها و واکنشهای خود دست به انتخاب بزنیم. تا زمانی که واکنشهای خود را عاقلانه انتخاب نکنیم، اعمالمان را شرایط و احوال تعیین خواهد کرد.
4/ پای قول خود به دیگران بایستید. با قول دادن به دیگران و با ایستادن بر سر آن روی آنها تأثیر مطلوب میگذاریم. قول دادن، متعهد شدن و بر سر قول و قرار خود ایستادن به اشخاص احساس خوشایندی نسبت به ما میدهد، اما اگر نمیتوانید بر سر قول خود بایستید، چه بهتر که قول ندهید و متعهد نشوید. توانایی در قول دادن و پای آن ایستادن نشانهی ایمان به خود و حیثیت و آبروی خویشتن است..
5/ پایبند قانون مهر و عشق باشید. وقتی پایبند قوانین مهر و عشق باشیم، پایبندی به قوانین زندگی را تشویق میکنیم. اشخاص و به ویژه کسانی که به ظاهر رفتار جدی و خشن دارند به شدت دلْ نازک هستند. اگر با تمام وجود به آنها گوش بدهیم، اگر از صمیم دل به حرفهایشان توجه کنیم به دل نازک بودن آنها پی میبریم. با محبت کردن به دیگران، با مهر ورزیدن به اشخاص ، نفوذمان در آنها افزایش مییابد. وقتی به دیگران محبت میکنید، احساس ارزشمندی آنها را افزایش میدهید، بر احساس امنیت خاطر آنها میافزایید، به آنها میگویید که صرف نظر از رفتارشان و بی آن که پای مقایسهای در کار باشد ارزشمند هستند.
روابط با دیگران: آیا دیگران را درک میکنید و به آنها توجه دارید؟
6/ فرض را بر خوبی دیگران بگذارید. اعتقاد به خوب بودن دیگران فواید زیاد دارد. وقتی فرض را بر خیرخواه بودن دیگران بگذاریم، وقتی فرض را بر این بگذاریم که آنها در حد توان خود ظاهر میشوند بر آنها تأثیر میگذاریم و شرایطی فراهم میسازیم که در بهترین شرایط خود ظاهر شوند. هر کس از ابعاد و استعداد بالقوه گوناگونی برخوردار است. بعضی از اینها بارز و بقیه پوشیده هستند. هر طور که با دیگران رفتار کنیم و هر طور که به آنها اعتقاد داشته باشیم، آنها هم متقابلاً واکنش نشان میدهند.
7/ ابتدا بفهمید. ابتدا بفهمید تا فهمیده شوید. به هنگام برقراری ارتباط با دیگران باید به آنها توجه کنیم، باید حضور کامل داشته باشیم، آنگاه باید در مقام همدلی با آنها رفتار کنیم. به عبارت دیگر، باید از دریچهی چشم آنها به دنیا نظر کنیم. این کار مستلزم شجاعت و شکیبایی و داشتن احساس امنیت خاطر است، اما تا زمانی که دیگران احساس نکنند شما آنها را درک میکنید، اجازه نفوذ به خود را نمیدهند.
8/ بگذارید مشاجرات از پنجره بیرون بروند. به منازعات ستیز گرانه یا تهمتهای ناروا جواب ندهید. بی اعتنایی کنید و بگذارید که این ها از پنجره باز اتاق به بیرون بروند. وقتی خونسردی به خرج میدهید طرف مقابل باید با نتایج حرف های غیر مسئولانه خود روبه رو شود. به هیچ فضای ستیزه جویانه و مسموم کننده وارد نشوید، در غیر این صورت شما همردیف آنها قرار میگیرید
توجه ! ! ! این خیلی مهمه . . .
9/ شخص و شرایط را بپذیرید. قدم اول برای تغییر دادن و اصلاح دیگری، پذیرفتن او به همان شکلی است که هست. چیزی بیش از داوری، مقایسه یا بی اعتنایی دیگران را در لاک تدافعی فرو نمیبرد. وقتی کسی را میپذیرید و ارزش او را تأیید میکنید، نیازش را به دفاع از خویشتن برطرف میسازید و این گونه امکانات بهبود و اصلاح او را فراهم میآورید. پذیرفتن به معنای قبول نقطه ضعف یا قبول عقاید دیگران نیست، به جای آن صحه گذاشتن بر ارزش باطنی اشخاص با قبول این مطلب است که هر کس به طرزی میاندیشد و احساس میکند.
10/ به زبان منطق و احساس حرف بزنید. زبان منطق و زبان احساس، دو زبان جداگانهاند. وقتی احساس میکنیم زبان مشترکی نداریم، برای برقراری ارتباط به یکی از چهار روش زیر نیاز داریم: 1) فرصت بدهید. وقتی با روی خوش فرصت میدهید ارزش آن را به دیگران منتقل میکنید. 2) صبور باشید. وقتی از خود شکیبایی نشان میدهید در واقع این پیام را منتقل میسازید که به خاطر تو صبر میکنم. تو ارزش این را داری. 3) سعی کنید آنها را بفهمید زیرا تلاش صادقانه برای درک دیگران نیاز به جنگیدن و دفاع کردن را برطرف میسازد. 4) احساسات خود را صادقانه مطرح کنید.
غلبه بر دو اشتباه بزرگ
اشتباه شماره 1: اندرز دادن قبل از درک کردن. قبل از اینکه به دیگران بگوییم که چه باید بکنند، باید با آنها ارتباطی مدرکانه ایجاد کنیم. اگر میخواهید روی من نفوذ داشته باشید، ابتدا باید مرا درک کنید. مادام که مرا نفهمید و از احساسات منحصر به فرد من مطلع نشوید، نمیدانید که چگونه مرا راهنمایی کنید و به من مشورتی بدهید.
اشتباه شماره 2: فرض کنیم سرمشق خوب بودن برای ایجاد رابطه کافی است. فرض را بر این میگذاریم که سرمشق خوب بودن و داشتن روابط حسنه کافی است و دیگر نیازی به آموزش وجود ندارد. همان طور که پنداره بدون مهر و محبت انگیزهای ایجاد نمیکند، مهر و عشق بدون راهنمایی و بدون هدف بدون معیار کاری صورت نمیدهد. از این رو دربارهی پندار، مأموریت، نقض ها، هدف ها، راهبردها و معیارها گفتگو کنید و سرانجام توجه داشته باشید آنچه به واقع هستیم، بیش از آنچه میگوییم و یا حتی انجام میدهیم پیام مخابره میکند.
نویسنده : استفان کاوی مترجم : مهدی قراچهداغی
سبز باشید