ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
سلام مامان باباهای باوفا.
کجای دنیا پدر مادرها جشن یک سالگی بچشونو فراموش میکنن؟؟؟
پس کجا رفت اون همه آرزوهای قشنگ!!!
.
.
.
خداروشکر که حداقل یکی به ظاهر ما رسید. ایشاالله تو سالهای بعد تولدم جشن مفصل برام بگیرید.
به خاطر همه چی از شما مامان باباها ممنونم.
دوستون دارم.
توجه توجه
با سلام به همه ی دوستان بازرگانی و غیر بازرگانی عزیزم....
بعد از یک مدت وقفه و معلق بودن کار وبلاگ به خاطر شروع فصل امتحانات و .......!!!
حالا بعد از تمام شدن فصل امتحانات و شروع فصل بیکاری و در به دری و .....
میخوام به تمام کسایی که از تو خونه نشستن حوصلشون سر میره این مژده رو بدم که وبلاگ دوباره به کار خودش ادامه میده!!!و به کوری چشم دشمنای وبلاگ و دشمنای بچه های مدیریت بازرگانی که نمیتونن و نمیخوان ببینن بچه های بازرگانی با هم اینقدر رفیق هستن،این بار خیلی پرشورتر به کارمون ادامه میدیم!!!
برای همین هم یک سری قوانین و شرح وظایف رو تعیین کردیم تا بتونیم یه چشم انداز رو از هدف کار وبلاگ ترسیم کنیم:
اینم شرح وظایف اعضای مسئول و اهداف وبلاگ:
منتظر نظراتون هستیم
سبز باشید
پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود،
با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده.
یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر».
با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :