مــــــــــــــــــــــــــــــــــــدیر کوچولو

وبلاگ دانشجویان مدیریت بازرگانی دانشگاه مازندران

مــــــــــــــــــــــــــــــــــــدیر کوچولو

وبلاگ دانشجویان مدیریت بازرگانی دانشگاه مازندران

حتی قطره ای از عشقت هدر نرفته...

   

حتی قطره ای از عشقت هدر نرفته است



پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است. پشت سر هر آنچه که دوستش می داری.
و تو برای اینکه معشوقت را از دست ندهی، بهتر است بالاتر را نگاه نکنی. زیرا ممکن است چشمت به خدا بیفتد و او آنقدر بزرگ است که هر چیز پیش او کوچک جلوه می کند.

پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است. اگر عشقت ساده است و کوچک و معمولی، اگر عشقت گذراست و تفنن و تفریح، خدا چندان کاری به کارت ندارد. اجازه می دهد که عاشقی کنی، تماشایت می کند و می گذارد که شادمان باشی.

ادامه مطلب ...

عکس طنز

با عرض سلام و شادباش به مناسبت روزهای شادی که شاید یک روز بیاید. 

آقا نو اینترنت داشتیم می گشتیم چشممون به چند تا عکس افتاد گفتیم حیف بچه های مدیریت نبینن.البته هیچ ربطی هم به شما ندارها!!! 

عکسا تو ادامه مطلب.درجه جنبه ها رو ببرین بالا.در غیر اینصورت،دوست عزیز لطف کن و وارد نشو

ادامه مطلب ...

تست هوش!!!

اگه خیلی ادعای نبوغ و هوش داری یه نگاهی به این سوالا بنداز شاید تو ادعات تجدید نظر کردی:

۱- فرض کن تو یه مسابقه دوی سرعت شرکت کردی . تو از نفر دوم سبقت می گیری . حالا نفر چندم هستی ؟(زود بگو)
جواب:
اگه پاسخ دادی نفر اول هستی ، کاملا در اشتباهی ! اگه تو از نفر دوم سبقت بگیری جای اونو گرفتی و نفر دوم خواهی بود.

۲- سعی کن تو سوال دوم گند نزنی! برای پاسخ به سوال دوم ، باید زمان کمتری نسبت به سوال اول فکر کنی . اگه تو همون مسابقه از نفر آخر سبقت بگیری ،‌نفر چندم می شی ؟(بدو بگو)
جواب:
اگه جوابت اینه که تو یکی مونده به آخری ، بازم در اشتباهی ! بگو ببینم تو چطور می تونی از نفر آخر سبقت بگیری ؟این نوفهمه!؟!؟ (اگه از نفر آخر عقب باشی ،‌خب پس نفر آخر خودتی و ... از خودت که نمی خوای سبقت بگیری ؟‌می خوای؟؟؟؟؟)
شما در این مورد کار خیلی خوبی نمی کنی، نه؟!

۳- ریاضیات فریبنده!!! این سوال رو فقط ذهنی حل کن و از قلم و کاغذ و ماشین حساب استفاده نکن:
عدد ۱۰۰۰ رو فرض کن . ۴۰ تا بهش اضافه کن . حاصل رو با یه ۱۰۰۰ دیگه جمع کن. عدد ۳۰ رو به جوابت اضافه کن. با یه ۱۰۰۰ دیگه جمعش کن. خب حالا نوبت ۲۰ شده که به بقیه اضافه ش کنی. ۱۰۰۰ تای دیگه جمع کن و نهایتا ۱۰ رو به این حاصل جمع اضافه کن . سریع بگو حاصل چنده؟
جواب:
به عدد ۵۰۰۰ رسیدی؟ جواب درست ۴۱۰۰ بود.
باورت نمی شه ؟ پس ماشین حساب و واسه چی ساختن . امتحان کن.
نه !‌مثل اینکه امروز روز تو نیست. نا امید نشو . شاید بتونی جواب سوال آخر رو بدی . تمام سعیت رو بکن. آبروت در خطره.

۴- بابای ماری پنج تا دختر داره:
۱- NANA
۲- NENE
۳- NINI
۴- NONO
اسم پنجمی چیه؟
جواب:
NUNU؟
نه !‌معلومه که نه! اسم دختر پنجم ماریه. یه بار دیگه سوال رو بخون!
بابا ایول . ما رو باش رو دیوار کی یادگاری داریم می نویسیم. آبرومونو بردی بابا!
خب چی شد ؟ هنوز سر ادعات هستی ؟ یا روت کم شده و دیگه اولدورم بولدورم نمی کنی؟

درود و بدرود...


با درودی به خانه می آیی و

با بدرودی

خانه را ترک می گویی

ای سازنده!

لحظه عمر من

به جز فاصله یِ میان این درود و بدرود نیست:

این آن لحظه واقعی ست

که لحظه  دیگر را انتظار می کشد.

نوسانی در لنگر ساعت است

که لنگر را با نوسانی دیگر به کار می کشد.

گامی است پیش از گامی دیگر

که جاده را بیدار می کند.

تداومی است که زمان مرا می سازد

لحظه ای است که عمر ِ مرا سرشار می کند

 

روزی که...

شعری از احمد شاملو

روزی ما دوباره کبوتران‌مان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود بوسه است
و هر انسان برای هر انسان برادری است.
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل
افسانه ایست
و قلب
برای زندگی بس است.
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.
روزی که آهنگ هر حرف زندگی است
تا من به خاطر آخرین شعر رنج جست و جوی قافیه نبرم.
روزی که هر لب ترانه ای ایست
تا کمترین سرود، بوسه باشد.
روزی که دوباره ما برای کبوترانمان دانه بریزیم...
و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی
که دیگر نباشم