مــــــــــــــــــــــــــــــــــــدیر کوچولو

وبلاگ دانشجویان مدیریت بازرگانی دانشگاه مازندران

مــــــــــــــــــــــــــــــــــــدیر کوچولو

وبلاگ دانشجویان مدیریت بازرگانی دانشگاه مازندران

داستان جالب و آموزنده ” ابتکار در حل مشکل”

در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت ، یک  مورد به یاد ماندنی اتفاق افتاد:

شکایتی از سوی یکی مشتریان به کمپانی رسید . او  اظهار داشته  بود  که  هنگام  خرید  یک بسته صابون  متوجه شده بود که  آن قوطی خالی است  .

بلافاصله  با تاکید و پیگیریهای مدیریت ارشد  کارخانه این مشکل  بررسی ،  و دستور صادر شد که خط بسته بندی اصلاح گردد و قسمت فنی  و مهندسی نیز تدابیر لازمه را جهت پیشگیری از تکرار چنین مسئله ای اتخاذ نماید  .

مهندسین نیز دست به کار شده و راه حل پیشنهادی خود را چنین ارائه دادند :


پایش ( مونیتورینگ )  خط بسته بندی با اشعه ایکس

بزودی سیستم مذکور خریداری شده و با تلاش شبانه روزی گروه مهندسین ،‌ دستگاه تولید اشعه ایکس و مانیتورهائی با رزولوشن بالا نصب شده  و خط مذبور تجهیز گردید  .

سپس دو نفر اپراتور نیز جهت کنترل دائمی پشت آن دستگاهها به کار گمارده شدند  تا از عبور احتمالی قوطیهای خالی جلوگیری نمایند.

نکته جالب توجه در این بود که درست همزمان با این ماجرا ،  مشکلی مشابه  نیز در یکی از کارگاههای کوچک تولیدی پیش آمده بود اما آنجا  یک کارمند معمولی و غیر متخصص آنرا به شیوه ای بسیار ساده تر و کم خرجتر حل کرد :

تعبیه یک دستگاه پنکه در مسیر خط  بسته بندی تا قوطی خالی را باد ببرد !!!

تست بسیار جالب : این بازی بطرز شگفت آوری دقیق خواهد بود

 

هیچ کلکی در کارنیست! این بازی بطرز شگفت آوری دقیق خواهد بود! البته بشرطی که تقلب نکنید!فقط به دستور العمل عمل نماید و تقلب نکنید، در غیر اینصورت نتیجه درست از آب در نخواهد آمد و بعد آرزو خواهید کرد که ایکاش تقلب نمی کردید!این بازی نتیجهای شاید خنده دار و در عین حال…

شگفت انگیزی خواهد داشت!

متن را یکجا تا پایان نخوانید بلکه مرحله به مرحله پیش بروید و عین دستورالعمل انجام دهید!

نکته: زمانی که میخواهید اسامی را بنویسید اطمینان حاصل کنید که اشخاصی هستند که شما آنها را می شناسید (تبصره از خودم: یعنی اسم الکی یا بیخودی ننویسید!!!)

مهم: همچنین بیاد داشته باشید که بهنگام نوشتن اسامی و عمل کردن به دستورالعمل از احساس و غریزه خود استفاده کنید و بیخودی و بیش از حد فکر نکنید بلکه آنچه که در آن لحظه به ذهنتان می آید را بنویسید!

با زهم باید گفته شود که به آرامی و مرحله به مرحله به انتهای متن بروید در غیر اینصورت نتیجه درست نخواهد بود و آنرا ضایع خواهید کرد!

خوب حالا یک قلم و یک برگ کاغذ آماده کنید.

۱- اول از هر چیز اعداد ۱ تا ۱۱ را بصورت ستونی یا ردیفی (زیر هم) بر روی کاغذ بنویسید.

۲- سپس در جلوی ردیف (ستون) ۱ و ۲ هر عددی را که مایلید بنویسید.

۳- حال در جلوی ردیف ۳ و ردیف ۷ نام شخصی را از جنس مخالف بنویسید.

قرار نشد به پایین نگاه کنید! تقلب ممنوع !

۴- نام اشخاصی را که می شناسید (چه دوست یا اعضای خانواده یا فامیل) در جلوی ردیفهای ۴، ۵ و ۶ بنویسید.

۵- در ردیفهای ۸، ۹، ۱۰ و ۱۱ نام چهار ترانه (آهنگ) را بنیوسید (در جلوی هر ردیف نام یک ترانه)

۶- اکنون نهایتا میتوانید یک آرزو کنید!

و حالا کلید رمز گشایی این بازی:

۱- عددی را که در ردیف ۲ نوشته اید مشخص کننده تعداد اشخاصی است که شما باید در باره این بازی به آنها بگویید!

۲- شخصی که نامش در ردیف ۳ قید شده کسی است که شما عاشقش هستید!

۳- شخصی که نامش در ردیف ۷ قید شده کسی است که شما دوستش دارید ولی با هم نمی سازید (یا به تعبیر دیگر عاقبت خوشی نخواهد داشت!)

۴- شخص شماره ۴ کسی است که شما بیش از همه به او اهمیت میدهید!

۵- شخص شماره ۵ کسی است که شما را بسیار خوب می شناسد.

۶- شخصی که نامش در ردیف ۶ قید شده، ستاره بخت (ستاره خوش شانسی) شماست!

۷- آهنگ قید شده در ردیف ۸ با شخص شماره ۳ تطبیق می کند (مرتبط است)

۸- آهنگ شماره ۹ آهنگی برای شخص شماره ۷ است!

۹- آهنگ شماره ۱۰ آهنگی است که بیش از همه افکار شما را بازگو می کند!

۱۰- و بالاخره شماره ۱۱ آهنگی است که می گوید شما در باره زندگی چه احساسی دارید!

واقعا شگفت آور است! نه؟! ولی بنظر می آید که درست باشه!
و البته این جور تست ها هیچ چی هم نداشته باشند ، سرگرمی خوبی هستند!

سؤال های بی جواب

 

-چرا میگن طرف مثل بچه خوابش برده در حالیکه بچه ها هر دو ساعت یک بار از خواب بیدار می شن و گریه می کنن؟

-چرا وقتی باطری کنترل تلویزیون تموم می شه دکمه های اونو محکمتر فشار میدیم؟

-چرا برای انجام مجازات اعدام با تزریق آمپول سمی، از سرنگ استریل استفاده می کنن؟

-چرا تارزان ریش و سیبیل نداره؟

-آیا میشه زیر آب گریه کرد؟

-چطور ممکنه که انسان اول به فضا سفر کرد و بعدا به فکرش رسید که زیر چمدون چرخ بذاره؟

-چرا مردم وقتی می خوان بپرسن ساعت چنده به مچ دستشون اشاره می کنن ولی وقتی می --خوان بپرسن دستشویی کجاست به پشتشون اشاره نمی کنن؟

-چرا گوفی روی دو پا راه میره ولی پلوتو روی چهار دست و پا، مگه هردوشون سگ نیستن؟

-اگر روغن ذرت از ذرت تهیه میشه و روغن سبزیجات از سبزیجات، پس روغن بچه از چی تهیه می شه؟

-تا حالا توجه کردید که اگر در صورت سگ ها فوت کنید دیوونه می شن ولی اگر با ماشین بیرون برن دوست دارن سرشونو از پنجره بیارن بیرون؟

داستان

تنها نجات یافته کشتی، اکنون به ساحل این جزیره دور افتاده، افتاده بود.
او هر روز را به امید کشتی نجات، ساحل و افق را به تماشا می نشست.
سرانجام خسته و نا امید، از تخته پاره ها کلبه ای ساخت تا خود را از خطرات مصون بدارد و در آن  بیاساید.
اما هنگامی که در اولین شب آرامش در جستجوی غذا بود، از دور دید که
کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود.
بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود.
از شدت خشم و اندوه در جا خشک اش زد. فریاد زد:
« خدایــــا! چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟ »
صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید.
کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، و حیران بود.
نجات دهندگان می گفتند:
“خدا خواست که ما دیشب آن آتشی را که روشن کرده بودی ببینیم .

داستان

در شهری در آمریکا، آرایشگری زندگی می کرد که سالها بچه دار نمی شد. او نذر کرد که اگر بچه دار شود، تا یک ماه سر همه مشتریان را به رایگان اصلاح کند. بالاخره خدا خواست و او بچه دار شد!

روز اول یک شیرینی فروش وارد مغازه شد. پس از پایان کار، هنگامی که قناد خواست پول بدهد، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه اش را باز کند، یک جعبه بزرگ شیرینی و یک کارت تبریک و تشکر از طرف قناد دم در بود.

روز دوم یک گل فروش به او مراجعه کرد و هنگامی که خواست حساب کند، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه اش را باز کند، یک دسته گل بزرگ و یک کارت تبریک و تشکر از طرف گل فروش دم در بود.

روز سوم یک مهندس ایرانی به او مراجعه کرد. در پایان آرایشگر ماجرا را به او گفت و از گرفتن پول امتناع کرد.

حدس بزنید فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه اش را باز کند، با چه نظره ای روبرو شد؟
فکرکنید. شما هم یک ایرانی هستید.
.
.
.
چهل تا ایرانی، همه سوار بر آخرین مدل ماشین، دم در سلمانی صف کشیده بودند و غر می زدند که پس این مردک چرا مغازه اش را باز نمی کند.

اتفاق جالب‌ در اتوبان اصفهان :

همشهری اصفهانی ما توی اتوبان با سرعت ۱۸۰ کیلومتر در ساعت می رفته که پلیس با دوربینش شکارش می کند و ماشینش را متوقف می کند. پلیس می‌آید کنار ماشین و می‌گوید:
"گواهینامه و کارت ماشین!" اصفهانی با لهجه غلیظی می‌گوید:" من گواهینامه ندارم. این ماشینم مالی من نیست. کارتا ایناشم پیشی من نیست.

من صاحَب ماشینا کشتم آ جنازشا انداختم تو صندق عقب. چاقوش هم صندلی عقب گذاشتم! حالاوَم داشتم میرفتم از مرز فرار کونم، شوما منا گرفتین."
مامور پلیس که حسابی گیج شده بوده بیسیم می‌زند به فرمانده‌اش و عین قضیه را تعریف می‌کند و درخواست کمک فوری می‌کند.
فرمانده اش هم میگوید که او کاری نکند تا خودش را برساند! فرمانده در اسرع وقت خودش را به محل می‌رساند و به راننده اصفهانی می‌گوید:
آقا گواهینامه؟ اصفهانی گواهینامه اش را از توی جیبش در می‌آورد و می‌دهد به فرمانده. فرمانده می‌گوید: کارت ماشین؟ اصفهانی کارت ماشین را که به نام خودش بوده از جیبش در می‌آورد و می‌دهد به فرمانده.
فرمانده که روی صندلی عقب چاقویی نیافته، عصبانی دستور می‌دهد راننده در صندوق عقب را باز کند. اصفهانی در را باز میکند و فرمانده می‌بیند که صندوق هم خالی است.
فرمانده که حسابی گیج شده بوده، به راننده اصفهانی می‌گوید:" پس این مأمور ما چی میگه؟!"
اصفهانی می‌گوید: "چی میدونم والا جناب سرهنگ! حتماً الانم می‌خواد بگد من داشتم ۱۸۰ تا سرعت می‌رفتم؟

خصوصیات پسرها وقتی عاشق می شوند:

خصوصیات پسرها وقتی عاشق می شوند:
1-نوک دماغشون قرمز والبته بزرگ می شود وبه دماغ دختر مورد نظر اهانت می کنند.
2-حرف های قلمبه سلمبه می زنند وور ور وهرهر می خندند(که از علائم جنون است)
3-اگر زمستان باشه گلوله برفی به دختر مورد نظر می زنند(که الهی دستشون بشکنه)
4-اگر تابستان باشه بطری اب معدنی شان را سر دخترها خالی می کنند
5-ادعا می کنند که از دختر ها بدشون می اید
اخه می دونید چیه؟ اگر این کارها را نکنند تابلو می شوند راستی برام نتیجه اخلاقی این مطلب را بنویسید یه لب تاب به برنده اعطا خواهد شد.(اگر برنده پسر باشد یه جوراب نشسته هم افزون بر جایزه خواهیم داد)
سازمان شمارش بی نهایتان پسر های محترم(دور از جان)به عدد575790975432780087664یک رقم اضافه کنید وبرای نفر بعدی ارسال کنید
سازمان شمارش اسکول شدگان

می دانید اگر پسر ها نبودند چی می شد؟

می دانید اگر پسر ها نبودند چی می شد؟
1-دیگه کی بود که دخترها مسخرشون کنه؟
2-دیگه کی بود که با دیدن دخترها دست وپایش شل بشود؟
3-دیگه کی بود که دخترها خرش کنند؟
4-دیگه کی بود که دخترها سرشون داد بزنند؟
5-دیگه کی بود که ساعت 7صبح مثل کشیکی ها دم در خونه دختر ها واسته؟(ونگهبانی بده؟)
6-دیگه کی بود که داداش دخترها به باد کتکش بگیره؟
7-دیگه کی بود که برای عشق دخترها بخونه؟
8-دیگه کی بود که بابا هر روز عین خر ازش کار بکشه؟
و......
حالا اگر دختر ها نبودند چی می شد؟
1-دیگه کی بود که به بابا مربا بده ؟
2-دیگه کی بود که پسرها را خمار کنه؟
3-دیگه کی بود که پسر ها سرکار بذاره؟
4_دیگه کی بود که حال پسر ها را بگیره؟
5-دیگه کی بود که عین فرشته مهربون که سر راه پینوکیو سبز شد اونو از دروغ گویی باز داره؟

(بچه ها من قصدم توهین به کسی نسیت،فقط برای خنده این مطالبو میزارم اگه دوست ندارین ادامه پیدا کنه بگین )

جدیدترین روش برای آزار دادن دوستتان

مواد لازم:

- یک عدد دوربین فیلمبرداری یا هندیکم

- گوشت و پیاز و ادویه به مقدار لازم

- مقداری مدفوع سگ یا گربه به قدر دلخواه

روش:

- مقداری گوشت برداشته و با ماشین چرخ گوشت، خوب چرخش کنید بعد مقداری ادویه و پیاز سرخ شده به آن اضافه کرده سپس مقداری از مدفوع سگ یا گربه خانگی تان را به معجون فوق اضافه کنید و آن را در ماهی تابه سرخ کنید خب، حالا دیگه کباب بشقابی آماده ست البته توجه داشته که در تمام این مراحل یک نفر باید در حال فیلمبرداری باشد حالا فقط باید منتظر دوستانی باشید که از شب قبل برای ناهار دعوت کرده بودید! بعد از اینکه دوستانتون ناهارشون رو میل کردند اونارو به دیدن یه فیلم دلهره آور دعوت کنید( همون فیلمی که خودتون درست کردید).

با دوستتون همچین کاری نکنید هاااا اون موقع بهتون میگن بی جنبه !فقط یه طنز بود.

تفاوت دختر خانوما و پسرا

   دختر موقع راه رفتن آنچنان حساب شده قدم برمیداره که همه انگشت به دهن بمونن

    پسر طوری راه میره که از پشت احساس میکنه یه شتر داره یورتمه امتحان میده

    دختر وقتی میخواد بره بیرون، پنج ساعت و نیم ارایش میکنه هفتاد نوع لباس عوض      میکنه،ده جور عطر به خودش میزنه و یه ربع بعد برمیگرده

   پسر وقتی میخواد بره بیرون ،یه ربع لباس میپوشه و تا بفهمی چی شده سریع پریده تو خیابون و ده ساعت بعد بر میگرده

   دختر وقتی میخواد خرید کنه قیمت تمام اجناس مغازه رو میپرسه طوری که فروشنده تصمیم   به خودکشی میگیره و بعد هیچ چیز نمیخره

   پسر اولین جنسی که تو مغازه میبینه میخره ومیاره خونه و میپوشه و بعد تازه متوجه میشه که اندازش نیست

   دختر بعد از پرسیدن قیمت اجناس و قیمت......فروشنه، اگه کمی فروشنده شانس داشته باشه تصمیم به خرید یه جنس میگیره وبعد وارد عملیات چونه زنی میشه

  پسر بعد از انتخاب جنس ،پول دوبله و سوبله به فروشنده میده طوری که تا آخر ماه ته جیبش شیپیش می مونه

  دختر برای تابستون انواع کلاسای کامپوتر و زبان و تایپ و ... رو انتخاب میکنه

   پسر ماه اول تیکه انداختن به دخترای گرامی، ماه دوم تور کردن ، ماه سوم با عرض

 پوزش....

چطووووووووووووووور بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا خدا مرد هارا آفرید؟

 

  چرا خدا مردها را آفرید؟

 

۱ .      هدف خاصی نبود 

2.      گِل اضافه مونده بود

3.      نسخه آزمایشی بود

4.      اصلا کار خدا نبود

  چرا خدا مردها را از روی زمین برنمی دارد؟

1.     از نظر خدا مردها وجود خارجی ندارند

2.     مگه ما روی زمین مرد هم داریم

3.     وجود اینگونه از درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد

4.     حالا چه عجله ایه؟

 

اگه خدا مردها را نمی آفرید چی می آفرید؟

  1.     چیز خاصی نمی آفرید

2.     پیراشکی

3.     خروس دریایی

4.     فضای خالی

 

اگر جمعیت مردها منقرض شود چه می شود؟

  1.     مگه قراره اتفاقی بیافته

2.     خارشتر کویر لوت که آفت نداره

3.     اکوسیستم به شرایط بدون انگل برمی گردد

4.     یه هیولا کمتر دنیا قشنگتر                 

     

چه وقت مردها عاشق می شوند؟

1.     چه وقت مردها عاشق نمی شوند!

2.     هر وقت مامانشون بگه

3.     چون یکدفعه می شوند خودشان هم نمی دانند که کی می شوند

4.     یک روز از همین روزا !

مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش می کنند؟

1.     در همون وقتی که عشق جدید خود را کشف می کنند

2.     جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشه .(قانون 4 نیوتن)

3.     بستگی تام و تمام به میزان تستسترون دارد.

4.     رابطه مستقیم با نظر مادر بزرگ کودک فهیم دارد.

مردها در مقوله ایجاد یک رابطه عشقی جدید در حکم چه چیزی هستند؟

1.     فنر با ثابت بالا

2.     پارچه استرچ

3.     یک نوع ماده الاستیک با ساختار ناشناخته

4.     کش تیرو کمان                                                   

مردها معمولا هر چند مدت یکبار عاشق می شوند؟

1.     هر شب

2.     هر وقت که خدا بخواد

3.     هر وقت تستسترون بگه

4.     سیکل خاصی ندارند

  مردها وقتی تصمیم به ازدواج می گیرند چه کار می کنن؟

1.     اون موقع نمی تونن کار خاصی بکنن!

2.     تمام تلاششون رو می کنن که بتونن 1 کاری بکنن!

3.     به مامانشون می گن که 1 کاری بکنه چون دیگه وقتشه که اونا رسما خیلی کارا بکنن!

4.     می رن کلاس آمادگی جسمانی!!  

وقتی مردها تصمیم می گیرن ازدواج کنن چی می گن؟

1.     چیزی نمی گن چون وقت عمله 

2.     وقت نمی کنن چیزی بگن

3.     اولش چیزی برا گفتن ندارن ولی بعد که خرشون از پل گذشت نطقشون باز میشه

4.     در این برهه از تاریخ طبیعی هیچ کس نمی فهمه که اونا چی می گن

 مردها چطور زن زندگی شون رو می گیرن؟

1.     با دست

2.     با تور

3.     با چنگول

4.     با زبون 

معیار مردها برای انتخاب همسر چیه؟

1.     هر که پیش آمد خوش آمد

2.     به روش جستجوی ترتیبی در لیست سیاه

3.     ده بیست سی چهل

4.      به قول مادر بزرگ پسر، دختر مثل پارچه می مونه هر روز 1 مدل بهترش میاد، وامیستن بهترش بیاد

 

 چند بار گفتید واقعاً،واقعاً !! خیلی به مردها خندیدید! دلتون خنک شد!؟

 

پس نتیجه اینکه: خدا مردها را آفرید که گاهی خانمها را بخندانند و اغلب اوقات آنها را حرص بدهند !