ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تو در آن پرده که، بیش از پیش شیدامان کنی
ما در اینجا گم، که تا شاید تو پیدامان کنی
ما در اینجا غایبیم و این همه راز و نیاز
می رود تا آسمان تا تو هویدامان کنی
خسته ام از این همه فریب / از های و هوی مردم این شهر نا نجیب
پنجره ها سنگ گشته اند / دیوارهای سنگی از کوچه بی نصیب
باز به من طعنه می زنند / عاشق ندیده های پر از نفرت رقیب
شیرینیه ی وجود مرا «تلخ» می کنند / «فرهاد»های کینه پرست پر از فریب . . .
.