مــــــــــــــــــــــــــــــــــــدیر کوچولو

وبلاگ دانشجویان مدیریت بازرگانی دانشگاه مازندران

مــــــــــــــــــــــــــــــــــــدیر کوچولو

وبلاگ دانشجویان مدیریت بازرگانی دانشگاه مازندران

"پدر، ترجمه علی علیه ‏السلام است"


پدر! گرچه خانه ما از آینه نبود؛ اما خسته‏ ترین مهربانی عالم، در آینه چشمان مردانه‏ ات، کودکی‏هایم را بدرقه کرد، تا امروز به معنای تو برسم.

می‏خواهم بگویم، ببخش اگر پای تک درخت حیاطمان، پنهانی، غصه ‏هایی را خوردی که مال تو نبودند!
ببخش اگر ناخن‏ های ضرب‏ دیده ‏ات را ندیدم که لای درهای بسته روزگار، مانده بود و ببخش اگر همیشه، پیش از رسیدن تو، خواب بودم؛ اما امروز، بیدارتر از همیشه، آمده‏ ام تا به جای آویختن بر شانه تو، بوسه بر بلندای پیشانی‏ ات بزنم.

سایه ‏ات کم مباد ای پدرم!

آن روزها، سایه ‏ات آن‏قدر بزرگ بود که وقتی می‏ایستادی، همه چیز را فرا می‏گرفت؛ اما امروز، ضلع شرقی نیمکت‏های غروب، لرزش دستانت را در امتداد عصایی چوبی می‏ریزد.
دلم می‏خواهد به یک‏باره، تمام بغض تو را فریاد کنم. ساعت جیبی‏ ات را که نگاه می‏کنی، یادم می‏آید که وقت غنچه‏ ها تنگ شده؛ درست مثل دل من برای تو.
این، تصادف قشنگی است که امروز در تقویم، کلمات هم ‏معنی، کنار هم چیده شده ‏اند. یعنی در دائرة المعارف عشق، پدر، ترجمه علی علیه ‏السلام است.

نظرات 2 + ارسال نظر
اسمان ابی است چهارشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 00:44

پدرم هر وقت میگفت درست میشود…
تمام نگرانی‌هایم به یک باره رنگ میباخت…!
وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره، میفهمی چقدر درد داره
اما هیچ چی نمیگه…
و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش
به خاطر غصه‌های تو هستش، دلت میخواد بمیری
پدرم، تنها کسی است که باعث میشه
بدون شک بفهمم فرشته‌ها هم میتوانند مرد باشند!
به سلامتی هرچی پدره...

هیچ چیز باندازه ی یک کوه ،شبیه پدرم نیست...!

رضا پنج‌شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 11:42

سلام، شما دانشجو مدیریت بابلسر هستید؟ اگه آره لطفن یه ایمیل بم بزنید. چنتا سوال درباره شهر و دانشگاهتون دارم. واسه انتخاب دانشگاه ارشد. ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد