تو سرآمدِ همه آرزوهای منی.
از سمت مشرق می وزی و همه بادها و بیدها در یاد تو گیسو شانه می کنند؛
ای بادبان نجات!
رضا گویان به درگاهت آمده ام و تشنه ام، تشنه!
مرا جرعه ای از سقّاخانه ات بنوشان و در رودخانه ای که از پشت پنجره فولادِ تو تا آن سوی آسمان جاری است، زلال کن.
ای بالانشین که دریچه های آسمان به سمت رواق های بارگاه تو باز می شود!
تشنه شفاعت خویش را پیاله رضایتی ببخش و در سایه زیارتْ خوانی اش، رضایش کن
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
تو سرآمدِ همه آرزوهای منی.
از سمت مشرق می وزی و همه بادها و بیدها در یاد تو گیسو شانه می کنند؛
ای بادبان نجات!
رضا گویان به درگاهت آمده ام و تشنه ام، تشنه!
مرا جرعه ای از سقّاخانه ات بنوشان و در رودخانه ای که از پشت پنجره فولادِ تو تا آن سوی آسمان جاری است، زلال کن.
ای بالانشین که دریچه های آسمان به سمت رواق های بارگاه تو باز می شود!
تشنه شفاعت خویش را پیاله رضایتی ببخش و در سایه زیارتْ خوانی اش، رضایش کن