مــــــــــــــــــــــــــــــــــــدیر کوچولو

وبلاگ دانشجویان مدیریت بازرگانی دانشگاه مازندران

مــــــــــــــــــــــــــــــــــــدیر کوچولو

وبلاگ دانشجویان مدیریت بازرگانی دانشگاه مازندران

دلنوشته ای از استاد حسن حسینی...

دلم می خواهد زن باشم!  

  تقدیم به همه زنان و مردان  ، چه روشن ضمیر و آگاه

چه دربند و اسیر افکار سیاه ....
تقدیم به همه ...

چه آنهائی که می دانند  ، چه آنهائی که نمی دانند ...

آنهائی که اقرار می کنند و آنانی که انکار ... . 

(برای خواندن مطلب به لینک زیر مراجعه کنید) 

.

  http://i-managment88-umz.blogsky.com/1389/11/04/post-42/ 

نظرات 25 + ارسال نظر
مصطفی دوشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 17:26

هی خیکی!!!مگه خودتون وبلاگ ندارین که همش اینجا ولویی؟؟؟مطلبت هم که سیاسیه!!!شما مدیریت صنعتی ها میخواین توطئه کنید وبلاگ مارو ببندن؟؟؟بیام بولدوزرمو روشن کنم؟؟؟

اقای مثلا مدیر با ادب باش بی ادب...
اخه کله...منم نیام تو این وبلاگ که باید جمعش کنی بی ادب.

[ بدون نام ] دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 15:19

شماها باید از خداتون باشه که بچه های مدیریت صنعتی و مخصوصا اقای تلاشان تو وبلاگتون مطلب بنویسن

بلهههههههه.
دروووددد بر شما.
خوبه دیدیم یه نفر یه نظر درست و حسابی تو این وبلاگ داد

مصطفی دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 19:48

هی کپل طرفدار پیدا کردی!!!
جون من خودت این نظر بالاییه رو دادی؟؟؟
یا پول دادی به کسی برات نظر داده؟؟؟

چیه حسودیت می شه؟؟؟؟منفوررررررر...
دربستتتتتتتتتتتتتت.

علی سه‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 23:23

مازیار!!!!! پدر سوخته راست میگه مگه ما خودمون وبلاگ نداریم که تو همش اینجا ولویی مردیکه علاف سر خوش؟؟؟؟؟ اومدی این مطلب طنزتو اینجا هم گذاشتی؟؟؟
بچه ها به جون بچم این مطب طنزی بیش نیست... مدارکشم موجوده...

ای نفوذی از پشت خنجر میزنی؟؟؟
در ضمن شما که هنوز فرق طنز و جدی و نمی دونی لطفا اظهار نظر نکن

مصطفی چهارشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:35

ای بابا علی تو چه حالی داری نشستی مزخرفاته این خیکی رو خوندی!!!

علی چهارشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 16:04

مصطفی آخه نمیدونی که... هر وبلاگی میره همین پست رو میذاره هی میگه میخوام زن باشم!!! رو در و دیوار اتاقشم نوشته همینارو... آهنگ پیشواز گوشیشم همینو گذاشته...
آقا میخوای زن باشی؟؟ خب باش... برو یه عملی چیزی بکن خلاص دیگه... چرا همه جا فریاد میزنی؟؟

[ بدون نام ] شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:29

اقا مازیار دوستتون مثل اینکه خیلی حسودن ..اخهههههههههههه
راستی به این اقای مصطفی بگین خواهش میکنم ء تمنا میکنم که عکسشو تو وبلاگ عوض کنه....خیلی ترسناکهههههههه.ادم میبینه خواب بد میبینه .وحشت میکنههههههه..البته ببخشید ......اقای مصطفی تورو خدا عکسو عوضش کن با اون اخمش...اگه اخم و سیاسته واسه بیرون باید باشه نه تو عکسءاگه این مدلیه پیشونیت حداقل زمان عکس گرفتن جا به جاش کن...
راستی چرا به این مازیار میگین کپل و خیکی؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
کجا کپل و خیکیه؟!دوستدار مازیار زیاد نیستم ولی حرف حقو باید زد...
تو برو پیشونیتو درست کن اقای عضدی..........

مصطفی شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 20:20

این جواب نظر بالایی است!
اولا که گراواتار فیلتر شده من هنوز نتونستم برم تا عکس های جدیدمو بذارم!
دوما اگه شما با دیدن عکس من جاتونو....میکنید،چشم حتما عوضش میکنم!
سوما و مهمتر از همه مازیار یکی از بهترین و نزدیکترین دوستای منه و اگه من باهاش شوخی میکنم به خاطر علاقه زیادم بهشه!!!و اصلا نمیپسندم که شما از حدتون تجاوز کنید و حرف هایی رو به زبون بیارید که براتون زیادییه!این که من دوستام رو اذیت میکنم و بعضی وقتا باهاشون شوخی میکنم دلیل نمیشه شما هو حرف های منو تکرار کنید!پس با تمام احترام ازتون میخوام حد خودتونو بشناسید!
امیدوارم که ناراحت نشید و درک کنید که کارتون چقدر بد بود.ممنون

[ بدون نام ] یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 13:03

اصلا ناراحت نشدم ...ولی چرا ازینکه بهتون برخوردو نمیدونم؟جای تعجبه!!
اولا به قول خودتون این وبلاگ بیشتر حالت طنز و شوخی داره پس در مقابل هر شوخی یه طنز و شوخی هم هست...دوما کارو حرف من بد نبود و دوباره نوشتن من معنیش این نبود که حرفتونو تکرار کردم و چه دلیلی داره که تکرار ش...
متاسفانه شما بیشتر با جنبه بدش خوندین...منم ازتون خواهش میکنم این اس ام اس نویسیها ویا همین وبلاگو سعی کنید با دید مثبت بخونین.چون بیشتر اوقات تو همین کارا سوء تفاهم پیش میاد.شما که مدیر وبلاگید باید رعایت کنید که بقیه به مراتب ازتون یاد بگیرن.ضمنا سعی کنید یه خورده قشنگتر جواب بدید.جای تاسف داره...مرسییییییییی...

مصطفی یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 19:43

خیلی ممنون از جنبه بالاتون!
مگه شما کی هستی که از اس ام اس های منم خبر داری!؟
من دید منفی ندارم اما کلا خوشم نمیاد دیگران بهم بگن چرا اینکارو میکنی یا اینکه چیکار باید بکنی!فکر کنم هیچکس خوشش نیاد!
سعی میکنم نظراتتون رو منظور کنم!

[ بدون نام ] یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 14:52

خیلی بد میخونی نوشته هامو!!!!!!!!من کی گفتم ا
اس ام اس هاتو خوندم!!!!!دارم کلی صحبت میکنم...مثل اینکه اصلا نمیخواید قبول کنید یعنی اصلا اهل انتقاد نیستید...فکر کنم مدیریت میخونید نه!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!فقط میخوای یجوری جواب بدید

لیلی سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 13:35

سسسسسللللااااااممممممم!ببخخخششششییید ممزززاححممم شششدددممم ااااقققااا ممماااززززییییاااررر میخخخواستتم بگم که من از شما خوشم میاداخخخخخخخخخش راحت شدما

[ بدون نام ] سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 13:47

der,fgt luyrt;uiealt75gol.dfj .aEifyeoiclhSAyjh noqo;509tq
run8qy90[;mx /X i
شرمنده حوصلم سر رفته بود.خوابم میومد کلاسمو دو در کردم

لیلی چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 16:47

مثلا ابراز احساسات کردما چرا جواب ندادی حالا که این جوری شد میرم خودمو میکشم

دانشجوی اقتصاد چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 18:59

چرا در مقابل این مطلبی که نوشتید هیچکی نظر مربوط به اونو نداده؟هر کی داره راجع به یچی با یکی دیگه بحث میکنه؟؟!!یکی ابراز احساسات میکنه یکی داره با یکی دیگه کل میندازه!!!!اصلا هیچکدوم معنی اینکه تو وبلاگ راجع موضوعی که مطرح شده باید نظر داد رو میدونند؟؟؟؟؟؟؟؟؟.چیزی که برام سوال شده اینه که چراکسی نظر نداد
و این سوال از نظر دادن خودم رو این مطلب پیشی گرفته؟!

لیلی دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:39

اگه جوابمو ندی میام سرتو به دیوار میزنم و موهاتو میکشم اصلا چرا خودمو بکشم تو رو میکشم حالا عاشقت نیستم ازرائیلم که میخوام جونتو بگیرم

[ بدون نام ] دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 18:33

بابا لیلی جان برو بهش بگو قال قضیه رو بکن دیگه....ولی باید از خیلی چیزا بگذریواااااااایییییییییی.....اصلا بیا پیش خودم بهت بگم چیکار کنی..

لیلی سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:34

حالادیگه واقعالازم شد بیام خفت کنممنتظرم باش بچه پرررررررررررررررو

[ بدون نام ] سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 18:34

بابا لیلی بلد نیستی...به پسر باید بی محلی کرد!!قابل توجه اقا مازیار{بی محلی.}..البته بازم پسر داریم تا پسر...حالا مازیار از کدومشهههه بازم بیا پیش خودم جهت اطلارسانی..

دانشجوی اقتصاد سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 18:58

من اقای عضدی رو نمیشناسم ولی یه شکایت یا حالا هر اسمی میتونین روش بذارین دارم ازشون که چرا اهل انتقاد نیستن؟!.چون خودمم یبار خواستم راجع وبلاگ مدیریت انتقاد کنم از مدیرشون ولی جوابمو ندادن وتایید نکردن؟؟اینو بخاطر حرفی که اون نظر بالایی داده گفتم البته کارشون یجورایی بد بوده یعنی بد گفتن یا شایدم منظور نداشتن.. به این نظر کاری ندارم ولی چرا مدیرتون اهل انتقاد نیستن خوب؟!!!

لیلی شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 13:43

جدی نگیرین بابا لیلی دیگه کیه میخواستم یکم دلتونو شاد کنممازیار داداش منه ببخشید که اذیتتون کردم.

لیلی یکشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 18:58

سلام مازی جوناز این ورا رد میشدم گفتم یادی ازت بگیرم.جواب سلام واجبه لاقل جواب سلاممو بده گوگوری مگوری

لیلی چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 20:59

بازم سلام بابا توام عجب لیلی بیکاری گیر اوردیا دم به دم واست نظر میزاره خوبه دیگه حداقل نظرات زیاد میشن چه خبر مازی جون خوبی؟خوب خدا رو شکر کم پیدایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[:S024 وااااااااااایییییییییی یه لحظه خجالت کشیدم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 20:19

من دیگه تو کلاسا نمیبینمت...موقع امتحانامم گاهی شاید ببینمت

KennNeins پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1395 ساعت 06:11 http://drugslr.com

Kamagra Gels <a href=http://call4ph.com>viagra</a> Citralapram 10mg For Sale Cialis En Espanol <a href=http://crdrugs.com>generic cialis</a> Isotretinoin Website Next Day Store By Money Order Can You Buy Flagyl Over The Counter <a href=http://bakgol.com>commander viagra ligne</a> Cialis 40 Mg Pills Silagra Online Pharmacy <a href=http://cytotec.mdsmeds.com/cytotec-free-trial.php>Cytotec Free Trial</a> Cialis Funciona De Verdad Dapoxetina Interazioni <a href=http://feldene.net>viagra</a> Real Doxycycline Drugs Shipped Ups

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد