مــــــــــــــــــــــــــــــــــــدیر کوچولو

وبلاگ دانشجویان مدیریت بازرگانی دانشگاه مازندران

مــــــــــــــــــــــــــــــــــــدیر کوچولو

وبلاگ دانشجویان مدیریت بازرگانی دانشگاه مازندران

دست به دست هم دهیم به مهر، اتوبوس به خوابگاه ببریم....

لطیفه: یک روز یک پسر دم شهربانی ایستاده بوده، اتوبوس جلوش می ایسته.راننده به پسره نگاه می کنه و پسره هم به راننده. بعد از چند دقیقه راننده می گه: خوب بیا بالا دیگه.چرا منو نگاه می کنی؟ پسر میگه:کجا؟راننده می گه: مگه نمی ری خوابگاه بیا بالا دیگه!!

پسر می گه: اِه.مگه اتوبوس برادران هم ساخته شده؟!؟!؟!؟!

لطیفه بالا را دیشب یکی از دوستان به طور کاملا فالبداهه در لابلای صحبت هامان راجع به اتوبوس و واحد اتوبوس رانی دانشگاه گفت!


لطیفه: یک روز یک پسر دم شهربانی ایستاده بوده، اتوبوس جلوش می ایسته.راننده به پسره نگاه می کنه و پسره هم به راننده. بعد از چند دقیقه راننده می گه: خوب بیا بالا دیگه.چرا منو نگاه می کنی؟ پسر میگه:کجا؟راننده می گه: مگه نمی ری خوابگاه بیا بالا دیگه!!

پسر می گه: اِه.مگه اتوبوس برادران هم ساخته شده؟!؟!؟!؟!

لطیفه بالا را دیشب یکی از دوستان به طور کاملا فالبداهه در لابلای صحبت هامان راجع به اتوبوس و واحد اتوبوس رانی دانشگاه گفت!

بعد از آنکه دوست اول گفت دیروز بعد از تحمل 45 دقیقه گرسنگی و درد پا در شهربانی سوار اتوبوس شده، دوست دوم گفت که جالب اینجاست من بعد از یک ساعت دیدم اتوبوس نمی آد، پیاده اومدم خوابگاه.

نفر بعدی تعریف کرد که در جلوی درب دانشگاه منتظر اتوبوس بوده و بعد از عبور 7 اتوبوس خواهران اتوبوس هشتم که مال برادران بوده 50درصد ظرفیتش را خواهران گرفته بودند. بیچاره پسره می خواسته سوار شه که در ورودی اتوبوس گیر کرده و در بسته شده و لای در گیر کرده. یک دست داخل یک دست بیرون. بیچاره به چه سوزی تعریف می کرد که راننده شاکی شده و شروع به بد و بیراه گفتن کرده که آقا چرا اینقدر سوار می شوید؟!!جالب اینجاست که نگفته خانم، گفته آقا!!!!

یک شعر از ابوالفضل زرویی نصرآباد:

برادر جان !
چراکفش تو پایم را نمی فهمی ؟ !
چرا له می کنی پای مرا با کفش بی احساس گل مالت !
بزن راننده در را، من رسیدم باز کن در را !
نرو من مانده ام اینجا
الا ای مرد بی انصاف ! وا کن در
به جان مادرت وا کن که دیرم شد !
چرا رفتی ؟ بمان لختی !...
ولی افسوس...
خدایا ! بار الها ! کردگارا ! خالقا ! ربا !
محیطی وحشت آور ناک و دلگیر است و راهی نیست
دگر تا چند فرسخ آنطرفتر ایستگاهی نیست
خداوندا تو می دانی
که آنجا ایستگاهم بود
راهم بود !...
خدا را شکر در وا شد !
کنون چون برق خارج می شوم تا باز گردم این مسافت را
چه خوشحالم ! ولی ای وای در را بست و پایم ماند !
کجا ای لامروت ؟ پای من مانده است در وا کن
اگر مردی بیا پایین و دعوا کن !
ولی انگار راه افتاد... ای فریاد...
ای بیداد...

در همین باب گفتیم اتحادیه صنف اتوبوس خواهان را تشکیل داده و با برگزاری جلسات متعدد در صدد رفع مشکل بر آییم.

بیانیه صنف اتوبوس خواهان پسران:

با سلام و عرض ادب و تهنیت خدمت دوستان گرامی و سلام و صلوات بر محمد و اهل بیت پاک عصمت و طهارت بیانیه صنف اتوبوس خواهان پسران به شرح زیر اعلام می شود.

از آنجاییکه مشکل کمبود اتوبوس با اعصاب و روان خیلی از دانشجویان عزیز پسر بازی می کند ابتدا به بررسی دلایل مشکل پرداخته و تک تک راهکار های عملی ارائه می شود.

افزایش جنث مونث در دانشگاه(و البته در جامعه)

که پس از بررسی ها معلوم شد این جنس قوی تعدادش از خیلی هم خیلی بیشتر شده و همین طور خیلی رو به افزایش است. تا جاییکه احتمالا نسل مرد منقرض شود(خدا آنروز را نیاورد. بزنید به تخته!ما که زدیم!!) دیدیم از پس زبان این قوم نمی توانیم برآییم گفتیم این یک مورد را فقط ذکر کنیم.باقی با خودتان...

رفع مشکل:

الف) انجام یک سری تحقیق و ارائه مقاله در زمینه ژن های xy و xx و قرار دادن مطالب در کلاس های تنظیم خانواده و کوشش در راستای تنظیم جمعیت مذکر و مونث.

ب) در صورت عملی نشدن راهکار اول می توان به دوران جهالت بازگشت و دختران را زنده به گور کرد.

ج) به دلیل گذر از عصر جاهلیت و با تکیه بر علم روز دنیا(با کپی برداری از پریزون بریک و اینها...) می توان چند بمب به اتوبوس ها بست و جمعیت دختران را تنظیم کرد.همچنین می شود کلا منقرض کرد.

د) با توجه به ترس عظیم نبود دختر در دانشگاه برای برخی پسران(البته نه ماها...) می توان هیچ کاری نکرد و فقط به خدا توکل کرد.

بیت کمک آموزشی:

گر بمیرد دختری از قبر او روید گلی                گر بمیرند دختران دنیا گلستان می شود

کمبود اتوبوس در شهر و دانشگاه:

طبق بررسی اعلام شده دریافتیم که اتوبوس کم نیست.به دنبال برنامه کاری اتوبوس ها رفتیم که ببینیم پس این همه اتوبوس کجاست؟ در کمال تعجب با نتایج زیر روبرو شدیم:

17:00 حرکت اتوبوس از دانشگاه به خوابگاه خواهران و یکی هم به خوابگاه برادران.

17:15 از دانشگاه به شهربانی (مخصوص خواهران)

17:30 از دانشگاه به خوابگاه خواهران.

17:45 از دانشگاه به شهربانی (مختلط)

16:00 از دانشگاه به خوابگاه برادران (مخصوص خواهران)

16:15 از دانشگاه به خوابگاه خواهران

16:30 از دانشگاه به خوابگاه برادران (مختلط)

همان طور که می بینید ما الکی ناراحتیم. تازه دوستان اتوبوسرانی خیلی هم مرام می گذارند که هر 1 ساعت یک اتوبوس برای پسر ها می آید والا که باید هر 1.5 ساعت بیاید.

حل مشکل: اتوبوس که لازم نیست.باید برنامه کاری عوض شود که دست ما نیست...

هر که زیباست دنیا همه BUS اش دهند             ما که زشتیم و پسر پول می دهیم تا BUS خریم(۱)

مشکل رانندگان با خوابگاه پسران:

طبق بررسی های انجام شده به این نتیجه رسیدیم که درست است تعداد خواهران زیاد شده، پس باید اتوبوس خواهران زیاد شود نه که اتوبوس برادران کم شود. پس نتیجه گرفتیم که شاید رانندگان محترم با خوابگاه پسران مشکل دارند.

شاید خوابگاه دور است و رانندگان حوصله ی آمدن ندارند. یا شاید فضای داخل خوابگاه رانندگان را جذب نمی کند. هر چه هست اتوبوس به خوابگاه پسران نمی آید و به خوابگاه خواهران گرایش دارد.

خودتان که می بینید تعداد اتوبوس ورودی به خوابگاه خواهران هر نیم ساعت 2 تا و تعداد خروجی یکی است. و تعداد ورودی به خوابگاه پسران هر یک ساعت یکی و تعداد خروجی دو تاست.

در و دیوار شیک و بر و رو ها هم زیبا                  آب و هوا و درخت و آسمان هم عالی

ابن همه مال خوابگاه خواهران باشد                 خوابگاه پسران که انگاری هست آشغالی

حل مشکل: اعمال یک سری تغییرات در جهت زیبا سازی فضای خوابگاه. مثلا پخش فیلم های آنجلینا جولی یا نصب پوسترها ی مربوطه ...

مشکل رانندگان با اعضای خوابگاه پسران:

همان طور که خود ملت شاهدند وقتی یک عدد! خواهر، یا یک دسته! خواهر در نقطه ای متمرکز شوند و برای راننده محترم دست بلند کنند که آقا می خواهیم سوار شویم راننده سریع نگه می دارد. اما مرد (این جنس ضعیف!) در نیم متری ایستگاه هم که باشد راننده غرغرش عالم را می گیرد که چرا ما را اذیت می کنید؟!

می تواند دلایل زیادی داشته باشد که به دلیل ترس از ممنوع القلم شدن تصمیم گرفتیم نتایج بررسی این مورد در داخل همان جلسه بماند و درز نکند...

حل مشکل: اول از همه گفتم چادر به سر کردن که دوستان گفتند آخه عقل کل چند تا دختر چادر رو سرشونه؟ گفتم کارهای دیگه از عهده من خارجه.شرمنده!!!

مشکل سازمان اتوبوسرانی با خوابگاه پسران و خود پسران:

شاید رانندگان بیچاره مشکلی ندارند و فقط مامورند و معذور. اصلا اصولا دختر در همه جا طرفدار دارد. توجه کنید که روز زن داریم.روز دختر داریم. و روز مرد تازه یک دو سال است که مد شده و روز پسر هم که هیچ چی.کم مانده روز عمه و خاله هم بگذارند. فقط روز دختر همسایه را کم داریم. یا مثلا مجله ی زن ایرانی یا زن روز داریم اما مرد ...کلا دارند دنیا را می گیرند هنوز هم حرف تساوی حقوق می زنند. یاد یک خاطره افتادم:

هفته اول خوابگاه، به مسئول بلوک گفتم برای کمد های ما قفل نمی دهند؟گفت خداتون رو شکر کنید همین رو هم دادند. تا پارسال مال دخترا بوده. امسال واسه دخترا کمد جدید خریدن موندن اینا رو چکار کنن؟ دادند به پسرا...

در اتوبوس شنیدم یک دوستی به دوستش می گفت رفته شکایت که چرا اتوبوس کم است؟ و ما دیروز مجبور شدیم به زور سوار شویم. دیده قبل از او از خودش شکایت شده که فحاشی کرده و اینها.که مجبور شده شکایتش را پس بگیرد.

حل مشکل: ساخت یک سری مستند (که مراحل اولیه آن طی شده) و ارائه به سازمان های یونیسف، اُپک، فیفا، فیلا و ... و همچنین ارائه به سازمان حمایت از دانشجویان خوابگاهی پسر(البته اگر وجود داشته باشد! که بعید است!) و جلب نظر عمومی. و همچنین برگزاری تظاهرات...

مشکل پسران با خودشان:

شاید هم همه ی دلایل بالا اشتباه باشد و اعضای خوابگاه مشکل داشته باشند که نمی توانند یک سیاستی از خود نشان دهند که 4 تا اتوبوس به خوابگاه ببرند.

حل مشکل: شرکت دادن برادران در کلاس های افزایش اعتماد بنفس و تکنولوژی فکر تا برادران محترم بتوانند برای گرفتن حق  و حقوق خود قد علم کنند.

 

لطیفه2:

یک روز یک پسر دم شهربانی ایستاده بود. اتوبوس می ایسته و راننده و پسر خیره به هم نگاه می کنند. راننده می گه خوب بیا بالا بریم دیگه.مگه نمی ری خوابگاه؟

پسر گفت: چند ساله طرف خوابگاه پسرها نرفتی؟!2 ساله که جاش عوض شده!!!!!

 

دبیر صنف اتوبوس خواهان پسر(محمد.ر)

دوشنبه، سر کلاس درس ساعت 11:02

تصحیح نهایی: دوشنبه(4 هفته بعد) بیرون کلاس درس ساعت 10:03

 ------------------

۱- در یک نسخه قدیمی مال عهد دقیانوس آمده که املای صحیح این بیت به صورت زیر است.

هرکه زیباست دنیا همه bos اش دهند            ما که زشتیم و پسر پول میدهیم تا bos خریم

نظرات 12 + ارسال نظر
مصطفی دوشنبه 8 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 21:00

قبلش میخوام بگم که این مطلب زیبا و انتقادی توسط هم اتاقی عزیزم(محمد.ر)نوشته شده و من فقط افتخار ارسال کردنشو داشتم.واقعا این درد دل ما پسرهاست.دستت درد نکنه محمد جووووون!

گل پسر سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:57

بابا درسته من خودم هم بودم نزدیک بود جلوی در انسانی یه بار با راننده اتوبوس دعوا کنیم دیدیم که دعوا هم نمیشه کرد بچه های بالا هستن لال شدیم بعد۴۵دقیقه اتوبوس اومد اونم مختلط.
و یه احتمال دیگه هست که اتوبوسهای در داخل دلنشگاه هست همه برا دخترا هست اولین اتوبوسی که از اتوبوسهای حاضر برمیگرده به دانشگاه ماله پسرا با شرط مختلط بودن

مازیار سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:49

ای بابا دست رو دل ما نزارین که خونه
هیییییییییییییییییییییییییییییی

گل دختر چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:27

حال میکنم حالتون گزفته میشه

علیرضا(شیمی) چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:06

خدایی از هر ده اتوبوس ۹تاش مال دختراس اون یه دونه هم که مونده ۹۰٪ رو دخترا پر کردن

خودت میدونی چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:16

خوب شد از ممنوع القلم شدن می ترسیدی وگرنه چی بار دخترها میکردی الله اعلم؟؟؟!!!!!

یوسفی چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:36

سلام مدیر/واقعا انصافه که مشکل کمبود اتوبوس خوابگاهتونو رو سر دختر ها خالی کنید؟؟؟!!!!
در ضمن دلایله زیادی اتوبوس برای دخترها اون چیزهایی که مد نظرتون بود نیست.اشکال از مدیریت اتوبوسرانیه.شما که مدیرید بیایید درست کنید.امتحان کنید هم فال و هم تماشا...

والا حتما مشکل از شماست که بچه ها اینقدر دلخورن!!!
اصلا مگه چقدر از در دوم تا خوابگاهه دخترا راه هست که سرویسم باید براش باشه؟؟؟پیاده برید برای تناسب اندامتون هم خوبه!!!

علی مادرید پنج‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:42

آقا سلام... مصطفی جان... بابا... این گوشی منو ندیدی؟؟ میخوام بدونم که اگه یه بنده خدایی همینجا تو دانشگاه ما بود محمد بازم همچین حرفایی میزد؟؟؟ خودت بپرس ازش تا مجبور نشم گوشیمو پیدا کنم.... دست گلت پیشاپیش درد نکنه.

دانشجوی اقتصاد شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:29

این مشکل دانشگاه دولتیه که maxجمعیتش واسه دختراس...یعنی خودشونم باید کاری انجام بدند که انجام نمیدن...این گپ و گفت گو هاتون فقط یک مرهمیه واسه دلتون...به قول دوستتون دلتون خونه...

محمد رجبلو شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:56

علی جان ما غلط کردیم آقا.اصلا می دونی چرا اتوبوس کم می آد واسه پسرا؟چون دخترا همشون گل هستن.گل...البته نه همشون.گوشیتو بذار زمین...

مصطفی شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:05

ای بابا والا چی بگم از دست این دخترا!!!جراتشو که ندارم میترسم جیزم کنه!!!من هیچ نظری ندارم.....
علی بیخیال بابا حالا محمد یه... خورد تو چرا به دل میگیری؟؟؟

*** دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:26

سلام مدیر .
لطفا برای فردا قبل از پست صندلی داغ دوتا پست برای روز دانشجو و آغاز محرم بذارید .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد