ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
راز
آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
*
بر گرد خاک می گشت
گردمال او را
از چهره پاک می کرد
*
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج ناز پرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد.
"فریدون مشیری"
*** *** ***
فریاد های خاموشی
دریا – صبور و سنگین –
می خواند و می نوشت :
-"... من خواب نیستم !
خاموش اگر نشستم
مرداب نیستم !
روزی که بگسلم ،
روشن شود که آتشم و آب نیستم !"
"فریدون مشیری"
سلام خیلی آلی بود . امیدوارم کارتون بهتر بشه.
سلام
قشنگ بود.
سلام چطوری ..خوب بود